پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران، جمهوری اسلامی اعلام کرد که از اسرائيل انتقام سختی خواهد گرفت، اما بهرغم گذشت چند هفته از کشته شدن رئیس دفتر سیاسی حماس، رژیم ایران هیچ اقدامی علیه اسرائیل انجام نداده است. برخی بر این باورند که پاسخ جمهوری اسلامی به اسرائيل حتی در صورتی که انجام شود، مفهومش را از دست داده است. به همین ترتیب، به دنبال ترور فواد شکر، بلندپایهترین فرمانده نظامی حزبالله، که در حمله به حومه جنوبی بیروت کشته شد، رهبران این حزب هشدار دادند که از تلآویو انتقام خواهند گرفت اما این هشدار هم عملی نشد و مفهومش را از دست داد.
تهدیدها و هشدارهای جمهوری اسلامی و حزبالله تاکنون تنها در حد حرف و شعار باقی ماندهاند و در عمل هیچ اقدام موثری علیه اسرائيل صورت نگرفته است. در مقابل، آمریکا برای مقابله با هرگونه تشدید تنش، ناوهای جنگی، زیردریاییهای هستهای و هواپیماهای بمبافکنش را به خاورمیانه آورده و اروپا نیز برای مشارکت فعال در حفظ امنیت و ثبات منطقه اعلام آمادگی کرده است.
در بحبوحه هیاهو و تهدیدهای بیاثر جمهوری اسلامی و لشکرکشی غرب به خاورمیانه، آنچه مردم منطقه میخواهند جلوگیری از گسترش دامنه جنگ و برقراری ثبات در منطقه است.؛ بهویژه اینکه در ارزیابی تحولات احتمالی آینده دیدگاههای متفاوتی وجود دارد.
حامیان جمهوری اسلامی میگویند پاسخ تهران به این دلیل به تعویق افتاده است تا واشینگتن بتواند تلآویو را برای پذیرش توافق آتشبس در نوار غزه و مبادله گروگانها تحت فشار قرار دهد و اگر چنین اتفاقی بیفتد، پاسخ جمهوری اسلامی منتفی خواهد شد. افزون بر آن، جمهوری اسلامی به دنبال آن است تا پیش از فرا رسیدن زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا با دولت بایدن به توافق برسد. بنابراین، تلاش برای رسیدن به چنین توافقی میتواند واکنش نشان ندادن جمهوری اسلامی را توجیه کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برخی دیگر بر این باورند که رژیم جمهوری اسلامی به دلیل ترس از حملات تلافیجویانه اسرائیل به قلمرو ایران، بهویژه حمله به مراکز نظامی و تاسیسات هستهای این کشور، از دادن پاسخ به اسرائيل خودداری میکند. در حالی که گروههای وابسته به محور مقاومت تاخیر در پاسخ به اسرائیل را ناشی از دوراندیشی رژیم ایران میدانند و تاکید دارند که جمهوری اسلامی در زمان و مکان مناسب به اسرائيل پاسخی کوبنده خواهد داد.
در همین راستا، حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، اعلام کرد: «تصمیمگیری برای آغاز جنگ کار آسانی نست، زیرا جنگ محاسبات متعددی دارد که باید بهطور دقیق و همهجانبه بررسی و ارزیابی شود.»
در پی ترور اسماعیل هنیه و فواد شکر، جمهوری اسلامی با استناد به اینکه ترور هنیه حاکمیت ارضی ایران را نقض کرده، کارزار تبلیغاتی گستردهای برای پاسخ به اسرائيل بهراه انداخت، اما بعد معلوم شد که هدف از این اقدام تلاش برای مهار چالشهای داخلی خود و حفظ وضعیت شکننده حزبالله در منطقه بوده است. شکست امنیتی و نفوذ عاملان اسرائیل به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در ایران و لبنان هم جمهوری اسلامی و هم شبهنظامیان نیابتی آن را با چالش روبرو کرد.
نکته تعجبآور این است که جمهوری اسلامی با بیان اینکه اسرائيل حاکمیت ارضی ایران را نقض کرده است، نقش قربانی را بازی میکند، در حالی که خود برای حاکمیت عراق، سوریه، لبنان و یمن هیچ اهمیتی قائل نیست و همواره آن را نقض میکند.
علاوه بر این، هیاهویی که جمهوری اسلامی برای پاسخ به اسرائيل راه انداخته، تاکنون از محدوده شعار فراتر نرفته و به مرحله عمل نرسیده است. حتی در صورت حمله به اسرائيل، پاسخ احتمالی جمهوری اسلامی زمانی میتواند موثر باشد که رهبران سیاسی و فرماندهان ارشد ارتش اسرائيل هدف قرار گیرند. اما جمهوری اسلامی میداند که حمله به اسرائیل ماجراجویی خطرناکی است که نباید سراغ آن رفت، زیرا عواقبش برای ایران فاجعهبار خواهد بود.
اسرائیل در عرض یک هفته بندر حدیده در یمن را هدف قرار داد، پایگاهها و مواضع شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی ایران در استان بابل و منطقه جرفالصخر عراق را بمباران کرد و به حمله به مواضع گروههای مسلح طرفدار رژیم ایران در سوریه ادامه داد. سپس صالحالعاروری و فواد شکر را در حومه جنوبی بیروت ترور کرد و در آخرین اقدام، اسماعیل هنیه را در مهمانسرای سپاه پاسداران در تهران به قتل رساند.
اکنون اگر جمهوری اسلامی قصد پاسخ دادن به اسرائيل را داشته باشد، پاسخش باید متناسب با حجم حملات اسرائيل به رژیم ایران و گروههای نیابتی آن باشد. در حالی که تحولات هفته اخیر صحنه درگیری را دگرگون کرده و معادلات تازهای به وجود آورده است. بهعنوان مثال، جنگ فرسایشی که جمهوری اسلامی از طریق حزبالله علیه اسرائیل آغاز کرد، اکنون به جنگ فرسایشی علیه رژیم ایران و شبهنظامیان وفادار آن تبدیل شده است. بهصراحت میتوان گفت که حمله ۳۱ فروردین اسرائیل به تاسیسات نظامی جمهوری اسلامی در حومه اصفهان هم بخشی از جنگ فرسایشی است که نخستین شراره آن را رژیم ایران شعلهور کرد.
جمهوری اسلامی و حامیانش به جای دادن پاسخ کوبنده به اسرائیل همواره این شعار را سر میدهند که «انتظار اسرائیل برای پاسخ مقاومت بخشی از مجازات است» و حتی ادعا میکنند که تهدید به حمله تلافیجویانه اسرائيل را به وحشت انداخته است. این در حالی است که مردم لبنان خطاب به حزبالله و حسن نصرالله میگویند که باید بدانید که اگر مردم اسرائيل از پاسخ مقاومت میترسند، مردم لبنان عملا در تنگنای بحران قرار دارند و از تشدید درگیری با اسرائيل بهشدت در هراساند؛ بهویژه اینکه در طول ۱۰ ماه درگیری با اسرائيل، شهرکها و روستاهای جنوب لبنان ویران شده و بیش از ۶۰۰ نفر جانشان را از دست دادهاند. بنابراین، همه شهروندان لبنان حتی کسانی که در مناطق تحت کنترل حزبالله زندگی میکنند، از طنین شیپور جنگ و نابودی آنچه از لبنان باقی مانده است، میترسند.